این کتاب در سال 1891 توسط اسکار فینگال افلاهرتی ویلز وایلد نوشته شد. تصویر دوریان گری سرگذشت جوان زیبارویی به نام دوریان گری می باشد که نقاشی هنرمند به نام بازیل هالورد از صورت او تصویری تهیه کرده است. این تصویر به تصدیق همه اثری فناناپذیر و فوق عالی است و چون هیچ فرقی با مدل اصلیش ندارد، آینه زندگی روحی دوریان گری می گردد و به این ترتیب هرچه را که او احساس یا فکر کند بر روی تصویر منعکس می شود.

دوریان خود زیبایی و جوانیش را حفظ می کند. او از طریق هالورد با لرد هنری وتن که مرد نازنین و درعین حال عیب جو و بدبینی است و در انواع بوالهوسی ها و ولگردی ها خبره شده است. آشنا می گردد. دوریان گری تحت نفوذ این مرد به زودی فاسد می شود. مدتی چند عاشق یک هنرپیشه تئاتر که همیشه در نمایشنامه های شکسپیر شرکت می کند، می شود. نام این زن سیبیل وین است و دوریان عشق پاکی نسبت به او در خود احساس می کند، ولی این عشق با خودکشی سیبیل به پایان می انجامد. او بازهم در جاده فساد پیش می رود و تصویرش تمام زشتی های پنهانی روحش را بر خود می گیرد.

سرانجام وجدان بر او غلبه می کند و متعاقب آن هالورد، مردی که او را به سراشیب تباهی افکند، به دست دوریان کشته می شود. سپس با خنجر تصویرش را جر می دهد و پاره می کند. به زودی جسد خود او، درحالی که کاردی در سینه اش فرو رفته، پیدا می شود. تصویر تمام گناهان و بدی ها در صورت زیبا و شاداب دوریان نقش می بندند و تصویری که در بالای سرش آویزان است به صورت اول باز می گردد و تصویر جوانی و زیبایی او را نشان می دهد و بدینسان انهدام هولناک دوریان گری به انجام می رسد.

اسکار فینگال افلاهرتی ویلز وایلد معروف به اسکار وایلد ( ۱۹۰۰-۱۸۵۶)، وایلد در شهر دوبلن از استان ایرلند از پدرى چشم پزشک و مادرى نویسنده دیده به جهان گشود. تحصیلات خود را در رشته ادبیات و هنر به ویژه ادبیات کلاسیک یونان و روم در چند آموزشگاه و دانشکده در انگلستان به پایان رسانید. دوتن از استادان دانشگاه به نام جان راسکین و والتر پیتر بیش از همه در اندیشه و ذهن این نویسنده تاثیر گذاشتند.

او بالاخره به صورت حرفه اى به جهان نویسندگى قدم گذاشت و با عرضه داستان ها، نمایشنامه ها و شعرهایش آوازه اى بس بلند در انگلیس و اروپا به دست آورد. او از دو جنبه مورد توجه است؛ یکى جنبه زندگى و رفتار شخصى که پا به روى تمام رسم ها و بندهاى مردم سنت پرست انگلیس نهاد تا آنجا که به دادگاهش کشیدند و به زندانش افکندند، دیگرى جنبه هنرى و نویسندگى اوست. او هنر براى هنر را اختیار نمود و این شیوه را گسترش داد.
آثار او: تصویر دو ریان گرى، بادبزن خانم ویندرمر، سالومه، شاهزاده خوشحال و ...